محل تبلیغات شما

ترون از تلگرام هی برایم عکس کفش می‌دهد. نمی‌دانم از کجا پول می‌آورد. دوتایشان فرهگی هستند اما در حد یک تاجر خرید می‌کند. می‌‍دانید باید به‌اش بگویم ترون نکن. من نمی‌توانم مقاومت کنم برای خرید و این‌طور به ما فشار وارد می‌‌شود. باور کن ترون. مثلا کفش آن هم چه اسپورت. هفت رنگ. جورابی. خوب خوراک سفر. طیفی قشنگ.
آدم دلش می‌خواهد دیگر. اما نمی‌شود خوب. اولویت هست برای خرید توی زندگی. مثلا من با آجی رفتم یک کیف هفتاد تومانی خریدم. بیا و ببین که چه قشنگ است. بعد ترون برایم عکس یک کیف داده پانصد تومان. خوب بله می‌داتنم کیف یک میلیاردی هم هست و بعضی وقت‌ها خوب است آدم به خودش اهمیت بدهد و از این چرت‌ها اما فعلا چیزهای دیگری برایم مهم‌تر است.

خرید ماشین شخم زن مثلا.

می‌دانید؟

یا خرید اره برقی یا چمن زن یا مورد زن یا .

باید جمع کنم.

خوب؟ پس کیف را دیدم و آهی از نهادم برآمد. خیلی زیبا و شکیل. رفتم کیف هفتاد تومانی‌ام که تازه به نظرم کمی هم گران آمده بود را بغل کردم و نازش کردم. واقعا مثل روزه‌ای هستم که هی جلویش سفره پهن می‌‍کنند.

کفشکیفشلواردکوریروسری‌های قواره‌دار گل و بلبلی.
یک روز می‌روم همه را می‌خرم ها.ترون بس کن. خدا لعنتت نکند که نمی‌دانم از کجا پول می‌کشی بیرون تو. اما یک روز ترون با من درددل کرد و گفت باورت می‌شود شهرزاد سه ماه است گوشت نخریده‌ام و سه ماه است برنج.خوب من لباس برایم مهم تر است.

راست می‌گوید همیشه خانه‌ی کلم شوهرش غذا این‌ها می‌خورند.

خوب چه کنم؟

پس نبین و نخواه.

اما با این وجود خودم را بی‌نصیب نمی‌گذارم. یکی دو کفش و یکی دو کیف و یکی دو مانتو می‌خرم.

و یک شال.

یک ریمل و چندتا خرت پرت دیگر.

برای نانا هم یک کفش دیگر و دو سه دست لباس.

اما نمی‌شود با ترون پیش رفت.

ترون قیمت یکی از کفش‌هایش اندازه‌ی کل خرید من است. نمی‌شود بابا. نمی‌شود با کسی که اندازه‌ی تو خرید نمی‌کند راه بیایی. آدم اذیت می‌شود وقتی هی می‌گوید نه ممنون لازم ندارم.

یعنی یک بار دوبارسه بار بعد می‌گوید بابا رحم کن بممی‌خوام دسگاه شخم زن بخرم یازده میلیونهمی‌شه رحم کنی به من تروناگر خدا بخواهد؟!

این‌طوری است که باید از ترون و ماشابه‌اش دوری جست.



مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها